سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عکـس پروفایلتو چـــادر خاکــی مادرم گذاشته بودی....

یادداشت ثابت - جمعه 95/6/6
11:37 عصر
مسلمان

عکـس پروفایلتو چـــادر خاکــی مادرم گذاشته بودی....
دوستانتو از عواقب بد دوســـــتی با نامحرم آگاه می کردی...
آرزویت را شــــهادت نوشته بودی...

تــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا

اینکه با یکی شروع کردی به دردودل کردن...
از آرزویت گفتی...
تحسینت کرد...
از حجابت گفتی...
تحسینت کرد...
از حجاب نگاهش گفت...
تحسینش کردی...
از بچه مذهبی بودنش گفت...
تحسینش کردی...

کم کم نوع حرف هاتون فرق کرد...
اول راه خواهرم برادرم بودید و حالا اسم شخص مورد نظر??

طرز فکرت تغییر کرد...
اولا که می گفتی ما خواهر برادری چت می کنیم و گناهی نمیکنیم...
بعدشم گفتی ما قصدمون جدیه...

گفتی پسر خوبیه با ایمانه،مذهبی،ریش،یقه ملایی،تسبیح و...‌
مگه نه که مؤمنان از صحبت بی مورد با نامحرمان دوری می کنند...??

خواهرم...

پسر خوب با هیچ نامحرمی چت (غیرضروری) نمی کنه...
دخترخوب هم همینطور...
مشکل فقط اینجاست که ما تفسیر خوب بودن را اشتباه متوجه شدیم...قابل بخشش نیست
عادت کردیم به کلاه شرعی سرخودمون گذاشتن...

خواهرم وقتی قبح این گناه برایت شکسته شد مطمئن باش آخرین نفری نیست که شما باهاش چت می کنی...
و شماخواهرم مطمئن باش آخرین دختری نیستی که اون آقا پسر باهاش چت می کنه‌...

راستی یه سوال میدونستی توام الآن مثل دوستات دوست پسر داری??

اصلا کجای کار بودی که به اینجا رسیدی??
از یه گروه مختلط مذهبی شروع شد،آره??
تو که خودتو بیشتر از همه میشناختی...
تو که میدونستی نمیتونی تقوا کنی از اول به اون گروه نمیرفتی...

اما هنوز هم دیر نشده...
مگه خدا تو سوره اعراف آیه 156 نگفته که :
همانا رحمت و بخشش من تمامی اشیاء و موجودات را فرا گرفته است

توبه کن خدات بسیار بخشنده و توبه پذیره...



عکـس پروفایلتو چـــادر خاکــی مادرم گذاشته بودی....

یادداشت ثابت - جمعه 95/6/6
11:37 عصر
مسلمان

عکـس پروفایلتو چـــادر خاکــی مادرم گذاشته بودی....
دوستانتو از عواقب بد دوســـــتی با نامحرم آگاه می کردی...
آرزویت را شــــهادت نوشته بودی...

تــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا

اینکه با یکی شروع کردی به دردودل کردن...
از آرزویت گفتی...
تحسینت کرد...
از حجابت گفتی...
تحسینت کرد...
از حجاب نگاهش گفت...
تحسینش کردی...
از بچه مذهبی بودنش گفت...
تحسینش کردی...

کم کم نوع حرف هاتون فرق کرد...
اول راه خواهرم برادرم بودید و حالا اسم شخص مورد نظر??

طرز فکرت تغییر کرد...
اولا که می گفتی ما خواهر برادری چت می کنیم و گناهی نمیکنیم...
بعدشم گفتی ما قصدمون جدیه...

گفتی پسر خوبیه با ایمانه،مذهبی،ریش،یقه ملایی،تسبیح و...‌
مگه نه که مؤمنان از صحبت بی مورد با نامحرمان دوری می کنند...??

خواهرم...

پسر خوب با هیچ نامحرمی چت (غیرضروری) نمی کنه...
دخترخوب هم همینطور...
مشکل فقط اینجاست که ما تفسیر خوب بودن را اشتباه متوجه شدیم...قابل بخشش نیست
عادت کردیم به کلاه شرعی سرخودمون گذاشتن...

خواهرم وقتی قبح این گناه برایت شکسته شد مطمئن باش آخرین نفری نیست که شما باهاش چت می کنی...
و شماخواهرم مطمئن باش آخرین دختری نیستی که اون آقا پسر باهاش چت می کنه‌...

راستی یه سوال میدونستی توام الآن مثل دوستات دوست پسر داری??

اصلا کجای کار بودی که به اینجا رسیدی??
از یه گروه مختلط مذهبی شروع شد،آره??
تو که خودتو بیشتر از همه میشناختی...
تو که میدونستی نمیتونی تقوا کنی از اول به اون گروه نمیرفتی...

اما هنوز هم دیر نشده...
مگه خدا تو سوره اعراف آیه 156 نگفته که :
همانا رحمت و بخشش من تمامی اشیاء و موجودات را فرا گرفته است

توبه کن خدات بسیار بخشنده و توبه پذیره...



عکـس پروفایلتو چـــادر خاکــی مادرم گذاشته بودی....

یادداشت ثابت - جمعه 95/6/6
11:37 عصر
مسلمان

عکـس پروفایلتو چـــادر خاکــی مادرم گذاشته بودی....
دوستانتو از عواقب بد دوســـــتی با نامحرم آگاه می کردی...
آرزویت را شــــهادت نوشته بودی...

تــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا

اینکه با یکی شروع کردی به دردودل کردن...
از آرزویت گفتی...
تحسینت کرد...
از حجابت گفتی...
تحسینت کرد...
از حجاب نگاهش گفت...
تحسینش کردی...
از بچه مذهبی بودنش گفت...
تحسینش کردی...

کم کم نوع حرف هاتون فرق کرد...
اول راه خواهرم برادرم بودید و حالا اسم شخص مورد نظر??

طرز فکرت تغییر کرد...
اولا که می گفتی ما خواهر برادری چت می کنیم و گناهی نمیکنیم...
بعدشم گفتی ما قصدمون جدیه...

گفتی پسر خوبیه با ایمانه،مذهبی،ریش،یقه ملایی،تسبیح و...‌
مگه نه که مؤمنان از صحبت بی مورد با نامحرمان دوری می کنند...??

خواهرم...

پسر خوب با هیچ نامحرمی چت (غیرضروری) نمی کنه...
دخترخوب هم همینطور...
مشکل فقط اینجاست که ما تفسیر خوب بودن را اشتباه متوجه شدیم...قابل بخشش نیست
عادت کردیم به کلاه شرعی سرخودمون گذاشتن...

خواهرم وقتی قبح این گناه برایت شکسته شد مطمئن باش آخرین نفری نیست که شما باهاش چت می کنی...
و شماخواهرم مطمئن باش آخرین دختری نیستی که اون آقا پسر باهاش چت می کنه‌...

راستی یه سوال میدونستی توام الآن مثل دوستات دوست پسر داری??

اصلا کجای کار بودی که به اینجا رسیدی??
از یه گروه مختلط مذهبی شروع شد،آره??
تو که خودتو بیشتر از همه میشناختی...
تو که میدونستی نمیتونی تقوا کنی از اول به اون گروه نمیرفتی...

اما هنوز هم دیر نشده...
مگه خدا تو سوره اعراف آیه 156 نگفته که :
همانا رحمت و بخشش من تمامی اشیاء و موجودات را فرا گرفته است

توبه کن خدات بسیار بخشنده و توبه پذیره...



عکـس پروفایلتو چـــادر خاکــی مادرم گذاشته بودی....

یادداشت ثابت - جمعه 95/6/6
11:36 عصر
مسلمان

عکـس پروفایلتو چـــادر خاکــی مادرم گذاشته بودی....
دوستانتو از عواقب بد دوســـــتی با نامحرم آگاه می کردی...
آرزویت را شــــهادت نوشته بودی...

تــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا

اینکه با یکی شروع کردی به دردودل کردن...
از آرزویت گفتی...
تحسینت کرد...
از حجابت گفتی...
تحسینت کرد...
از حجاب نگاهش گفت...
تحسینش کردی...
از بچه مذهبی بودنش گفت...
تحسینش کردی...

کم کم نوع حرف هاتون فرق کرد...
اول راه خواهرم برادرم بودید و حالا اسم شخص مورد نظر??

طرز فکرت تغییر کرد...
اولا که می گفتی ما خواهر برادری چت می کنیم و گناهی نمیکنیم...
بعدشم گفتی ما قصدمون جدیه...

گفتی پسر خوبیه با ایمانه،مذهبی،ریش،یقه ملایی،تسبیح و...‌
مگه نه که مؤمنان از صحبت بی مورد با نامحرمان دوری می کنند...??

خواهرم...

پسر خوب با هیچ نامحرمی چت (غیرضروری) نمی کنه...
دخترخوب هم همینطور...
مشکل فقط اینجاست که ما تفسیر خوب بودن را اشتباه متوجه شدیم...قابل بخشش نیست
عادت کردیم به کلاه شرعی سرخودمون گذاشتن...

خواهرم وقتی قبح این گناه برایت شکسته شد مطمئن باش آخرین نفری نیست که شما باهاش چت می کنی...
و شماخواهرم مطمئن باش آخرین دختری نیستی که اون آقا پسر باهاش چت می کنه‌...

راستی یه سوال میدونستی توام الآن مثل دوستات دوست پسر داری??

اصلا کجای کار بودی که به اینجا رسیدی??
از یه گروه مختلط مذهبی شروع شد،آره??
تو که خودتو بیشتر از همه میشناختی...
تو که میدونستی نمیتونی تقوا کنی از اول به اون گروه نمیرفتی...

اما هنوز هم دیر نشده...
مگه خدا تو سوره اعراف آیه 156 نگفته که :
همانا رحمت و بخشش من تمامی اشیاء و موجودات را فرا گرفته است

توبه کن خدات بسیار بخشنده و توبه پذیره...



عکـس پروفایلتو چـــادر خاکــی مادرم گذاشته بودی....

یادداشت ثابت - جمعه 95/6/6
11:36 عصر
مسلمان

عکـس پروفایلتو چـــادر خاکــی مادرم گذاشته بودی....
دوستانتو از عواقب بد دوســـــتی با نامحرم آگاه می کردی...
آرزویت را شــــهادت نوشته بودی...

تــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا

اینکه با یکی شروع کردی به دردودل کردن...
از آرزویت گفتی...
تحسینت کرد...
از حجابت گفتی...
تحسینت کرد...
از حجاب نگاهش گفت...
تحسینش کردی...
از بچه مذهبی بودنش گفت...
تحسینش کردی...

کم کم نوع حرف هاتون فرق کرد...
اول راه خواهرم برادرم بودید و حالا اسم شخص مورد نظر??

طرز فکرت تغییر کرد...
اولا که می گفتی ما خواهر برادری چت می کنیم و گناهی نمیکنیم...
بعدشم گفتی ما قصدمون جدیه...

گفتی پسر خوبیه با ایمانه،مذهبی،ریش،یقه ملایی،تسبیح و...‌
مگه نه که مؤمنان از صحبت بی مورد با نامحرمان دوری می کنند...??

خواهرم...

پسر خوب با هیچ نامحرمی چت (غیرضروری) نمی کنه...
دخترخوب هم همینطور...
مشکل فقط اینجاست که ما تفسیر خوب بودن را اشتباه متوجه شدیم...قابل بخشش نیست
عادت کردیم به کلاه شرعی سرخودمون گذاشتن...

خواهرم وقتی قبح این گناه برایت شکسته شد مطمئن باش آخرین نفری نیست که شما باهاش چت می کنی...
و شماخواهرم مطمئن باش آخرین دختری نیستی که اون آقا پسر باهاش چت می کنه‌...

راستی یه سوال میدونستی توام الآن مثل دوستات دوست پسر داری??

اصلا کجای کار بودی که به اینجا رسیدی??
از یه گروه مختلط مذهبی شروع شد،آره??
تو که خودتو بیشتر از همه میشناختی...
تو که میدونستی نمیتونی تقوا کنی از اول به اون گروه نمیرفتی...

اما هنوز هم دیر نشده...
مگه خدا تو سوره اعراف آیه 156 نگفته که :
همانا رحمت و بخشش من تمامی اشیاء و موجودات را فرا گرفته است

توبه کن خدات بسیار بخشنده و توبه پذیره...



پندهای از لقمان حکیم

یادداشت ثابت - جمعه 95/6/6
11:33 عصر
مسلمان

پندهای از لقمان حکیم


1-هر چه از پند و نصحیت گویی،نخست بر آن کار کن

.
2-سخن به اندازه خویش گوی


3-قدرمردان را بدان


4-قدر همه کس را بشناس


5-راز خود را نگهدار


6-یار را وقت سختی بیازمای


7-دوست را به سود و زیان امتحان کن


8-از مردم نادان و ابله بگریز


9-دوست زیرک و داناگزین


10-در کار خیر جد و جهد نمای


11-تدبیر با مردم مصلح و دانا کن


12-سخنت به حجت گوی


13-بر مال کسی طمع مکن


14-جوانی را غنیمت بدان


15-به هنگام جوانی کار دو جهان راست کن



تصاویر و مناظر درد آور از اوضاع و احوال مسلمان

یادداشت ثابت - جمعه 95/6/6
11:30 عصر
مسلمان



گل تقدیم شماتصاویر و مناظر درد آور از اوضاع و احوال مسلمانوااااای


امت اسلامی در طول تاریخ بس طولانی خود با مصیبت ها و بلا های بسیار روبرو شده است اما مصیبت هایی که در این زمان و در حال حاضر مشاهده می شود چیزی است مستثنی و متفاوت با آنچه پیش از این بوده است و تصاویر پیش روبه طور روشن و آشکار بیان کننده سطح  ذلت  و زبونی است که ملت اسلام بدان رسیده است...هر چند که آن تصاویر دردناک و بی رحمانه است اما حامل درس  و عبرت های بسیار است برای کسانی که عبرت بگیرند .

و این مصیبت ها بسیار است اما ما به طور خلاصه به ذکر نمونه هایی از آن در فلسطین عراق بوسنی سوریه ومیانمار ...می پردازیم

فلسطین:
از زمانی که یهودیان به سر زمین فلسطین راه یافته و آن جا را اشغال کرده اند و به کشتار فلسطینیان و آوره کردن آن ها در تبعیدگاه پرداخته اند و کسانی را که نسبت به زمین خود متعد بوده اند در تنگنا و محاصره قرار داده اند درد و اندوه کالبد این سر زمین فرا گرفته است.

نمونه اش ((هدی ))دختری بود که با خانواده اش در کنار ساحل غزه نشسته بودند که نا گهان هواپیما ی (آپاجی) یهودیانآمد و تمام خانوداه اش را نابود کرد و کسی غیر از او نجات پیدا نکرد..تا تمام زندگی اش را با درد و اندوه هجران و فراق خانواده اش به این شکل نا خوشایند و نفرت آور زندگی کند.

و پیش از آن اسحاق رابین وسیله ی جدیدی اختراع کرد تا فلسطینیان را شکنجه کنند و سپس دستور داد که استخوان هایشان را طی صحنه ای بشکند که با هیچ وحشی گری قابل قیاس نیست مگر آنچه رئیس کره ی شمالی انجام داد....هنگامی که برای یکی از نمایندگان و معاونین خود حکم خیانت اعلام کرد و به سربازانش دستور داد که او و همرانش  را جلوی سگ های گرسنه بیندازند سپس سگان آنها را زنده زنده دریدند...

گل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شما



جنایت روز 16 سپتامبر 1982 حمله ای که ظرف 38 ساعت فاجعه ای باور نکردنی رقم زد 3300 آوره فلسطینی و  لبنانی به وحشیانه ترین شکل ممکن به قتل رسیدند. آغاز عملیات  با  ورود شبه نظامیان فالانژ به اردوگاه و حمایت نظامیان صهیونیست کلید خورد. سپس با ورود صهیونیست ها کشتار ها به اوج خود رسید.

به گفته برخی از این بازمانگان ابتدا کشتارها با سلاح های سرد نظیر چاقو و تبر به فجیع ترین شکل ممکن آغاز شد صهیونیست ها و فالانژیست ها با ورود به خانه های آورگان به طرزی وحشیانه با بریدن سر و اعضا ی بدن فلسطینیان آن ها را به قتل می رساندند.به زنان و دختران پیش از کشتن بارها تجاوز می کردند کشتن زنان باردار و دریدن شکم های آن ها ،زنده زنده سوزندان کودکان و ذبح آن ها از جمله خاطرات تلخ بازماندگان این واقعه است.

اما در عراق

تصاویرو مناظری است که اشک را جاری کرده و قلب را خون می کند و روح و جان را غصه دار می سازد ،امام جماعت مسجد آماده می شود تا در روز جمعه بالای منبر برود و با نهایت خونسردی او را به قتل رساندند و در مناسبت دیگری مردان و مسئولین عراقی را از بالای پلی مرتفع داخل رود دجله انداختند و مردی غیرنظامی و عادی توسط آمریکایی ها دستگیر شد و شروع به آزار و شکنجه ی او کردند و به علت شکنجه ها نیرویش تحلیل رفت و از عذاب شکنجه ی  او دست بر نداشتند تا این که در زیر شلاق هایشان از دنیا رفت.

و بانوی عراقی که توسط اشغالگران دستگیر شد تا همسرش را تحت فشار قرار  دهند تا خود را تسلیم کند و هنگامی که خود را تسلیم نمود در برابر چشمانش به همسرش تجاوز کردند و مثل چنین وضعیت هایی در عراق  در ایام جنگ بسیار است

اما داستان دختر جوان عبیر ،نشانه ی بارز و روشنی است برای دور بودن و خالی بودن این سرباز از انسانیت.
نیروهای آمریکایی که از حدود بیست نفر تشکیل می شدند در پی عبیر به منزل حمزه جنابی در محمودیه آمدند و آنجا چیزی نیافتند ،عبیرزیبا بود و چشم های اشغالگران طماع در پی او بود،مادر عبیر برای دخترش احساس خطر کرد و از  یکی از همسایگان خواست که او را پنهان کند و بعد از یک شب بیرون از خانه او را گرفتند سربازان در روشنای روز به منزل قاسم پدر عبیر حمله کردند و او و همسر و دخترشان هدیل را در یکی از اتاق های خانه توقیف و حبس کردند و چهار گلوله به سمت آن ها انداختند که فورا منجر به کشته شدنشان گشت پس از آن عبیر را به اتاق بغلی بردند و با زور لباسش را بیرون آووردند و به او تجاوز کردند سپس جسدش را سوزاندند...

 

 



کلیپ های زیبا را دانلود کنید ولذت ببرید در صورت مشاهده هر گونه ا

یادداشت ثابت - چهارشنبه 95/5/21
11:48 عصر
مسلمان

کلیپ های زیبا را دانلود کنید ولذت ببرید در صورت مشاهده هر گونه اشکالی به ما اطلاع دهید .

سخنرانی مولانا عبدالحمید . موضوع فاطمه الزهرا                               دانلود کنید

کلیپ مولوی خیرشاهی . موضوع حجاب                                           دانلود کنید

سخنرانی مولوی خیرشاهی . موضوع ارزش های دین اسلام                    دانلود کنید

کلیپ مولوی خیرشاهی . موضوع جوانان                                          دانلود کنید

سخنرانی شیخ صالح پردل . موضوع سونامی                                     دانلود کنید

سخنرانی مولانا عبدالحمید .موضوع حضرت عمر                               دانلود کنید

کلیپ زیبا از نشانه های قدرت الله تعالی                                            دانلودکنید

کلیپی دیدنی . با موضوع قهر خدا                                                  دانلود کنید

کلیپ شیح محمد صالح پردل . موضوع شرافت اسلامی                         دانلود کنید   

کلیپ زیبای سامی یوسف موضوع لااله الاالله                                     دانلود کنید

 

 



خدایا...

یادداشت ثابت - چهارشنبه 95/5/21
11:46 عصر
مسلمان

خدایا...

بیاموز به من که لحظه ها در گذرند

بیاموز به من که هیچ حالتی پایدار نیست ، که می گذرد!
اگر در سختی ام،
اگر دلتنگم،
و در تمام این لحظه ها تو در کنار منی...

به من آگاهی بده تا پذیرا باشم هر لحظه ایی را که می گذرد

و نشانم بده راه را ،
تا سهم خود را به انجام برسانم

از نیروی بی پایانت بی نصیبم مگذار
تا بپیمایم راه های دشوار زندگی را که با حضور تو ممکن می شود

نگرانی هایم را بدست تو می سپارم
و قدم می گذارم در راهی که تو
می خوانی ام

و هرچه در این مسیر برایم مهیا کرده ای را با آغوش باز می پذیرم

هر لحظه با یاد تو زیباست
چه سخت و چه آسان...

سلام دوستان روز زیباتون به نیکی
بهترینهای جهان هستی را براتون آرزومندمتبسم



عاقبت سهل انگاری

یادداشت ثابت - دوشنبه 95/5/19
4:20 عصر
مسلمان

عاقبت سهل انگاریقابل بخشش نیست

در جواب دادن به این گرگ مزاحم قاطع نبود.باتکرار تماسهای تلفنی دختر با او ارتباط برقرار کرد و مکالمات زیادی میانشان رد و بدل شد تا آنکه فرد مزاحم از دختر خواست تا ملاقاتش کند.

پس از پافشاری پسر،دختر به شرط اینکه ملاقات آنها بیش از پنج دقیقه طول  نکشد و درون ماشین باشد ،موافقت کرد.بالاخره  با هم ملاقات کردند .وقتی آن گرگ از کنار دخترمی رفت  دختر امنیت را در کنارش احساس می کرد پس ملاقاتشان تکرار شد و دختر با او بیرون می رفت و درون ماشین در کنارش سوار می شد.

هر موقع پدرش یا راننده او را جلوی دانشگاه پیاده می کرد،منتظر می ماند و وارد دانشگاه نمی شد. بعد این گرگ می آمد و دختر با او می رفت و پیش موعد خروج از دانشگاه باز می گشت به خانه اش می رفت .

روزی آن گرگ دختر را وارد خانه ای کرد و به او گفت که خانه خواهرش است و او صبح کار می کند.سپس او را فریب داد و قرص بیهوش کننده ای به دختر خوراند.این دختر هم به هوش نیامد تا آنکه این جنایتکار ،با ارزش ترین دارایی دختر را از او گرفت و ازآن به بعد دختر بازیچه دست او شد و بارها و بارها به این امید که پسر  هوادار او باشد و با او ازدواج کند این فاجعه تکرار می شد،ولی افسوس که پسر هر آنچه راکه می خواست از دختر گرفته بود.

دیگر خبری از او نشد و دختر نتوانست او را ملاقات کند.وقتی کار از کار گذشته بود فهمید که فریب خورده ولی فایده ای نداشت ؛چرا که فاجعه رخ داده و شرافت و عفاف و فضیلت دختر به باد رفته بود.



صفحات ویژه

[ صفحات: ویژه ]
صفحات دیگر

کد آهنگ

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به اسلام آنلاین است. ||اسلا م آنلاین ...