حکایت بزرگان
یادداشت ثابت - شنبه 95/6/14
9:58 عصر
نظر
حکایت بزرگان
قلمی از قلمدان قاضی افتاد...
شخصی که آنجا حضور داشت گفت:
جناب قاضی کلنگ خود را بر دارید.
قاضی خشمگین پاسخ داد:
مردک این قلم است نه کلنگ!
تو هنوز کلنگ و قلم را از هم باز نشناسی؟
مرد گفت:
هر چه هست باشد؛
تو خانه مرا با آن ویران کردی...