سفارش تبلیغ
صبا ویژن

طریقه رفتار با مخالفان چگونه است

یادداشت ثابت - سه شنبه 95/5/6
5:8 عصر
مسلمان

طریقه رفتار با مخالفان چگونه است

رسول خدا (ص) با کفار عادلانه رفتار می کرد و در راه اصلاح و دعوت آن ها از خود  فداکاری نشان می داد و شکنجه و آزار آنان را تحمل می  کرد و از بدی های آنان چشم می پوشید، چرا اینگونه رفتار نکند، در حالی که پروردگارش به او گفته است:
وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِینَ 107
و تو را جز رحمتى براى جهانیان نفرستادیم (107) الأنبیاء

چه کسانی؟ فقط برای مؤمنین؟! خیر برای همه جهانیان » یهود به پیامبر(ص)ناسزا می گویند و به دشمنی و عداوت او مبادرت
می  ورزند. ولی با وجود آن نسبت به آنان مهربانی می کند.

حضرت عایشه می گوید: روزی یهود به خانه ی آنحضرت
 (ص) گذشتند و گفتند« السام علیکم »یعنی مرگ بر شما. آنحضرت (ص)فرمود:« وعلیکم»   وقتی ام المومنین  عایشه این سخن آنان را  شنید تحمل نکرد و گفت: مرگ بر شما و نفرین و خشم خدا بر شما باد.

پیامبر(ص) فرمود :ای عایشه! آرام باش و از خشونت و ناسزاگویی پرهیز کن. عایشه گفت: مگر نشنیدی چه گفتند؟ آنحضرت (ص)فرمود: تو نیز شنیدی که من چه گفتم؟ من به آن ها جواب گفتم،پس دعای من در حق آن ها مستجاب می گردد، اما دعای آنان علیه من مورد اجابت قرارنمی گیرد.

آری، چه انگیز های وجود دارد تا ناسزاگویی مقابله به مثل شود! مگر خداوند به اونگفته است.« با مردم سخن نیک بگویید »

روشنگری...
«بهترین دعوتگران کسانی هستند که با اعمال و رفتارشان در انسان ها تأثیر می گذارند تا گفته هایشان ».



چهار یار نبی جان (ص)

یادداشت ثابت - سه شنبه 95/5/6
5:6 عصر
مسلمان

چهار یار نبی جان (ص)


ابوبکر آن گل باغ‌ خلافت
 ابوبکر آشنای پیک رحمت
 وجودش یار غارمصطفی شد
 ابوبکر آن چراغ راه دعوت


عمر آن شهسوار راه عزت
عمر شد باعث احیای سنت
عمرشد فاتح املاک عالم
عمر آن ماه تابان عدالت


غنی عثمان خم جام شهادت
غنی عثمان بهار پر طراوت
تمام جان و اموالش فدا شد
غنی عثمان گل باغ سخاوت


علی شد منبع نور کرامت
علی آن بحر علم بی نهایت
ضمیر فاتح خیبر علی بود
علی آن مظهر عز و شهامت

گل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شما



خداوند حاظر و ناضر است

یادداشت ثابت - سه شنبه 95/5/6
5:4 عصر
مسلمان

خداوند حاظر و ناضر است


حضرت عبدالله بن عمر (رض) در سفری بود . کودکی را دید که گوسفند می چراند.به قصد امتحان به ا او گفت : ((یکی از گوسفندان را به من می فروشی   ؟))

کودک گفت : ((این ها مال من نیستند .))
حضرت عبدالله بن عمر گفت : ((یکی از این ها را به من بفروش و بعدا به صاحبش بگو که گرگ آن را خورد.))

غلام گفت : ((خدا می داند و ناظر عمل من می باشد .))
حضرت عبدالله بن عمر بعد از این که آن را شنید ، تا مدتی آن گفته ی غلام را تکرار می کرد و می گفت : ((خداوند حاضر و ناظر است ))



کودک هوشیار

یادداشت ثابت - سه شنبه 95/5/6
5:3 عصر
مسلمان

کودک هوشیار
گل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شما

امام ابوحنیفه (رح) از کودکی خردسال پندی گرفت و آن را برای همیشه به کار بست.


امام ابو حنیفه هنگامی که کودکی را دید با گل بازی می کرد ، به او گفت : ((هوشیار باش تا در گل نیفتی !))

آن پسر بچه در جواب گفت : ((تو نیز از افتادن و لغزیدن در مسائل دینی بر حذر باش ریال زیرا که سقوط عالم (علما)سقوط عالم (جهان هستی ) است .))

امام ابو حنیفه (رح) در اثر گفتار این کودک چنان تکان خورد و دل و درون او طوری بیدار گشت که بعد از شنیدن این گفته ی کودک خردسال ، هیچ فتوایی را صادر نمی کرد ، مگر این که یک ماه تمام با شاگردانش آن را مورد بحث ، بررسی ، مشورت و تبادل نظر قرار می دادند .
گل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شما
منبع :تربیت فرزندان از دیدگاه پیامبر (ص)صفحه
481



اسلام ، دین یکتاپرستی و وحدت است

یادداشت ثابت - سه شنبه 95/5/6
5:3 عصر
مسلمان

اسلام ، دین یکتاپرستی و وحدت است

پیغمبر اکرم ،درکعبه را باز کرد .اهل قریش ، در مسجد الحرام ،صفها را تشکیل داده و منتظر بودند که پیامبر ، چه می کند .پیامبر (ص) دو طرف در کعبه را گرفت و خطاب به مردم فرمود : ((هیچ معبودی غیر از خدا نیست .تنها و بی شک است ، وعده اش راست است و بنده اش را یاری نمود و -به تنهایی- تمام  احزاب را از بین برد. به هوش باشید تمام افتخارات و دارایی و خونها ، زیر این دو قدم من است ، مگر پرده داری و خدمت بیت و آب دادن به حاجیان .))

ای گروه قریش ! به راستی ، خداوند ،کبر و خود پسندی جاهلیت و اقتخار به پدران را از فکر و ذهن شما زدود ، زیرا ، مردم از آدم هستند و آدم از خاک است.

سپس ، این آیه را تلاوت فرمود :  ((ای مردم !به راستی ما ،شما را از مرد و زن آفریدیم ، و شما را دسته دسته و قبیله قبیله ، گردانیدیم تا همدیگر را بشناسید. همانا ،بزرگوارترین شما در نزد خدا ، پرهیزکارترین شما است ،و خداوند ،دانا و آگاه است..))

منبع :زندگانی پیامبر اسلام صفحه 184 نوشته علامه سید ابوالحسن ندوی (رح)



حال و وضع همسران دنیا در سرای آخرت چگونه است ؟

یادداشت ثابت - سه شنبه 95/5/6
5:2 عصر
مسلمان

 حال و وضع همسران دنیا در سرای آخرت چگونه است ؟

هر گاه فرد مؤمنی وارد بهشت شود،‌ اگر همسر دنیایی ایشان صالحه و مؤمنه باشد، در بهشت نیز همسر او خواهد بود.

«جَنَّاتُ عَدْنٍ یدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّیاتِهِمْ» الرعد: 23

((این عاقبت نیکو) باغهای بهشت است که جای ماندگاری (سرمدی و زیستن ابدی) است، و آنان همراه کسانی از پدران و فرزندان و همسران خود بدانجا وارد می‌شوند).

اهل بهشت همراه همسران خود هستند، و در زیر سایه‌های بهشت با شادی و خوشی استراحت می‌کنند.

«هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِی ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِک مُتَّکؤُونَ» یس: 56

(آنان و همسرانشان در زیر سایه‌های پر و فراخ، بر تختها تکیه زده‌اند‏).

«ادْخُلُوا الْجَنَّهَ أَنتُمْ وَأَزْوَاجُکمْ تُحْبَرُونَ» الزخرف: 70

(شما و همسرانتان به بهشت درآئید، در آنجا شادمان و شادکام و مکرّم و محترم خواهید بود).



خشوع قلب تو کجاست

یادداشت ثابت - جمعه 95/5/2
11:4 صبح
مسلمان

گل تقدیم شماخشوع قلب تو کجاست گل تقدیم شما??

خشوع قلب یعنی خضوع و خاکساری در  برابر خداوند متعال ، بهره تو از این چیست ؟

خشوع قلب مساله مهمی است که دلها ی  غافل از آن غفلت کرده اند و به خاطر اهمیتی که دارد پیامبر می فرماید : ((اولین چیزی که از این امت برداشته می شود خشوع است تا آنجا که دیگر هیچ بنده خاشعی دیده نمی شود ))صحیح الترغیب 542

دلهای بسیاری افراد از خشوع در برابر خداوند متعال اعراض کرده و غفلت و شهوت پرستی بر آنها سایه افکنده است !

نکته دیگر اینکه :نرمی و رقت قلب تو کجاست ??

نرمی و رقت قلب دریچه ای است برای ورود خیر به آن.کسانی که دلهای نرم و رقیق دارند از پند و موعظه بیشتر سودمند می شوند. آیا به قلبت سری زده ای تا بدانی که آیا در برابر پند و موعظه ،نرمی نشان می دهد یا خیر??
خداوند متعال می فرماید :
اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ ذَلِکَ هُدَى اللَّهِ یَهْدِی بِهِ مَنْ یَشَاءُ وَمَن یُضْلِلْ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ?23?زمر
خدا زیباترین سخن را [به صورت] کتابى متشابه متضمن وعد و وعید نازل کرده است آنان که از پروردگارشان مى‏هراسند پوست بدنشان از آن به لرزه مى‏افتد سپس پوستشان و دلشان به یاد خدا نرم مى‏گردد این است هدایت‏خدا هر که را بخواهد به آن راه نماید و هر که را خدا گمراه کند او را راهبرى نیست (23)



مسجد قبا و اولین نماز جمعه در مدینه

یادداشت ثابت - جمعه 95/5/2
11:4 صبح
مسلمان

مسجد قبا و اولین نماز جمعه در مدینه

پیامبر خدا ، پس از چهار روز اقامه در قبا به مدینه رفت و مردم -دسته دسته-در راه به خدمت او می رسیدند و از او می خواستند که در خانه ایشان اقامت کند و افسار شترش را می گرفتند.
پیامبر  می گفت : شتر  را آزاد بگذارید ؛ زیرا این شتر مامور است  واین جریان ، چندین بار تکرار شد ، تا به در منزل پسران ((مالک بنی نجار )) رسید. شتر در محل در مسجد نبوی فعلی ، ایستاد و خود را به زمین زد که آن محل در آن محل در آن موقع جای خشک کردن خرما و متعلق به دو یتیم از طایفه بنی نجار (داییهای پیامبر))بود..

پیامبر خدا از شتر پایین آمد. ابو ایوب (خالد پسر زید نجاری خزرجی ) اسباب سفر پیامبر را برداشت و به خانه خود برد و پیامبر ،بهخانه او رفت . ابو ایوب در احترام و مهمانداری او ،اهمیت خاصی نشان داد.

پیامبر ،پایین مجلس نشست ؛ اما ابو ایوب  ناراحت شد و خوشحال بود که در صدر مجلس بنشیند . پیامبر گفت :ای ابوایوب !آن چه که برای من و همراهانم بهتر است ،آن است که در پایین مجلس بنشینم.

منبع :زندگانی پیامبر اسلام نوشته علامه سید ابوالحسن ندوی (رح)ص97،98



دختر پرهیزگار

یادداشت ثابت - جمعه 95/5/2
11:3 صبح
مسلمان

حضرت امیرالمومنین عمر بن خطاب (رض) همراه غلامش اسلم برای بررسی و تفقد احوال رعیت گشت می زد.ازخستگی به دیواری تکیه زده بود.صدای زنی به گوشش رسید که به دخترش می گفت : ((دخترم !بلند شو ومقداری آب با شیر ها مخلوط کن .))

دختر گفت :مادرم نفهمیدی ؟امروز منادی حضرت عمر (رض) فریاد می زد و می گفت : ((مواظب باشید !آب را با شیر مخلوط نکنید.))

مادر گفت » 00دختر م  بلند شو ، این جا نه عمر تو را می بیند و نه منادی عمر (رض)!))

دختر گفت : ((اگر عمر ما را نمی بیند خدای عمر  که ما را می بیند.
قسم به خدا ! من کسی نیستم که در حضور دیگران از حضرت عمر (رض)اطاعت و در پنهانی نا فرمانی کنم.))

حضرت عمر (رض) که راد مرد حق بود ، به تمام این سخنان گوش داد و به غلا مش اسلم دستور داد تا بررسی کند که آن زن و دختر چه کسانی هستند.

اسلم پس از بررسی فهمید که دختری با مادر بیوه اش اهل آن منزل هستند ، پس بلافاصله این خبر را به حضرت عمر رساند.

حضرت عمر فرزندانش را صدا کرد و فرمود : ((کدام یک از شما قصد ازدواج دارید ؟)) عاصم گفت : ((پدر من هنوز مجرد هستم .))
حضرت عمر پس از خواستگاری آن دختر را به عقد فرزندش عاصم درآورد و از آن دو ، دختری به نام ام عاصم (لیلی) متولد شد که بعد ها عبدالعزیز بن مروان با او ازدواج نمود و  حضرت عمر بن عبدالعزیز ثمره ی آن ازدواج بود .

منبع :صدویک قصه از زندگی عمر بن عبدالعزیز صص 18 و 19



عبور از صراط

یادداشت ثابت - جمعه 95/5/2
11:2 صبح
مسلمان

عبور از صراط
 در حقیقت ، خداوند پروردگار من و پروردگار شماست پس او را بپرستید [که] راه راست این است. آل عمران-51

بهشت آن سوی رود خروشان گناه است.
 آنان که در این دنیا، با تمرین و ممارست، چشم پوشی از گناه را به راحتی انجام می دهند، در آخرت هم از صراط که بر روی جهنم است، با سرعت و سلامت خواهند گذشت.
َ




صفحات ویژه

[ صفحات: ویژه ]
صفحات دیگر

کد آهنگ

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به اسلام آنلاین است. ||اسلا م آنلاین ...