سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عقیده اهل سنت و الجماعت در مورد مکان الله و رد نظریه اهل حدیث

پنج شنبه 95/2/2
11:36 عصر
مسلمان

با توجه به اشکالاتی که امروزه در جامعه ما مخصوصا در میان جوانان از طرف افرادی کم علم و نسبتا نادان مطرح می گردد، تفکر بسیاری از جوانان در مسائلی دچار تغییر شده است و این بدین خاطر است که ما برای حل اشکالات پدیده آمده تحقیق نمی کنیم و خودمان را دانای همه کاره می دانیم. یکی از این اشکالات چالش برانگیز، مسئله مکان خداوند است که ما اهل سنت قائلیم که هو موجود بلامکان اما غیرمقلدین می گویندو او جل جلاله بالای عرشش هست. در پاسخ به ایرادات غیرمقلدین و رد دلایل شان، ما با اجازه مدیر وبلاگ راه حقیقت 2 این مقاله را از وبلاگ مذکور تقدیمتان می نماییم:
باید طبق عقیده اهلسنت والجماعت گفته شود: «هُوَ مَوجودٌ بِلَامکانٍ». یعنی: االله موجود است اما نیازی به مکان ندارد. یا به تعبیر دیگر: (تا در ذهن عوام الناس بهتر بگنجد) اینکه الله هرجا موجود است، یعنی الله سبحانه و تعالی از جسم وغیره پاک است. چنانکه خود باری تعالی می فرمایند: «لیس کمثله شئ». حرف کاف برای تشبیه است. یعنی اینکه الله تعالی در هیچ چیزی شباهتی با مخلوقاتش ندارد. لذا به مکان هم نیازمند نیستند. 

و الله هرجا موجود میباشند، به دلائل قرآنی زیر: ولله المشرق والمغرب فأینما تولوا فثم وجه لله. بقرة.115 ترجمه: مشرق ومغرب از آن الله است پس به هر جهت که رخ کنید، الله را خواهید یافت.
و اذا سئلک عبادی عنی فإنی قریب. بقرة. 186 ترجمه: زمانی که بندگانم از تو در باره (قرب وبعد) من سوال کنند، بگو من نزدیک هستم.
یستخفون من الناس ولا یستخفون من لله وهو معهم إذ یبیتون مالا یرضی من القول. النساء 108 ترجمه: آنان خیانت خود را ازمردم پنهان می دارند، ولی نمی توانند آن را از خدا پنهان دارند که همیشه با آنان است (از جمله) بدانگاه که شبانگاهان پنهانی برگفتاری که (تهمت زدن به پاکان و بیگناهان است و) الله از آن خشنود نیست، متفق و همدست می گردند.
إنی قریب مجیب. هود.61 ترجمه: همانا من (الله) نزدیک (به بنده ام) و قبول کننده دعاهای وی هستم.
وإن اهتدیت فبما یوحی إلی ربی إنه سمیع قریب. سبأ .50 ترجمه: اگر من به راه راست هدایت یافته ام بخاطر قرآنیست که پروردگارم برمن فرو فرستاده اند. همانا او «ربم» بسیار شنوا و نزدیکست.
و نحن أقرب إلیه من حبل الورید. ق.16 ترجمه: و ما (الله) از شه رگش به او (بنده) نزدیکتریم.

حکیم الامت حضرت مولانا اشرف علی تهانوی ره تعبیر جالبی می کنند، می فرمایند: الله متعال از شه رگ هم به بنده اش نزدیکتر هستند. و برای بهتر فهمیدن این موضوع مثال میدهند که: دو کاغذ را توسط چسپ آبکی باهم بچسپانیم. حالا این دو کاغذ با هم توسط چسپ نزدیک شدند اما چسپ به نسبت کاغذ اول به کاغذ دوم نزدیک تر است. پس همانطور که چسپ به نسبت کاغذ اول به کاغذ دوم نزذیک تر است، الله متعال نیز از شه رگ انسان به وی نزدیکتر هستند.

- شاید غیرمقلدین اعتراض کنند که در این آیه مراد از معیت، علم الله متعال است نه ذات باری تعالی اما پاسخ ما این است:
اولا: اینکه معیت علمی با معیت ذاتی لازم و ملزومند زیرا با اثبات معیت علمی، معیت ذاتی هم ثابت میشود. (لازم الشئ لاینفک عنه) و علم صفت کمال الله است. و صفاته لیست غیره، لانه سبحانه و تعالی هو الموصوف بصفات الکمال و صفاته ملازمة لذاته المقدسه، ?یتصور انفصال صفاته عنه. «شرح عقیده طحاویه 102، جامعه ستاریه»
ترجمه: و صفات باری تعالی غیر از او نیستند، زیرا خداوند به صفات کمال متصف است، و صفاتش به ذات پاک ملازم هستند، و هیچگاه از ذات خداوند منفصل و جدا نخواهند شد.

بنابراین هر آنجا که معیت علمی باشد وجود معیت ذاتی نیز لازمی است.
 دوما: شما که قائل به تأویل آیات نیستید چنانکه آیات «الرحمن علی العرش استوی»، «یدالله فوق ایدیهم» وغیره را به ظاهرش حمل نموده و منکر تاویل آنها هستید، چرا در اینجا میگوئید مراد از معیت، علمی است؟! زیرا در آیه اشاره ای به اینکه مراد از آیه معیت علمی باشد، نشده است.

 

چهار دلیل دیگر اهل سنت از کلام الله دال بر وجود خدا در هر جا:
مایکون من نجوی ثلاثة إلا هو رابعهم. مجادله..7 ترجمه: سه نفر با همدیگر مشوره (نجوا) نمی کنند مگر اینکه الله چهارمی آنهاست.
أأمنتم من فی السماء. ملک..16 ترجمه: آیا شما از کسی -الله متعال- که در آسمان هست خوف (از گرفت وی در امانید) ندارید.
و نحن أقرب الیه منکم ولکن لاتبصرون. واقعة.85 ترجمه: ما (الله) به وی (بنده) ازشماها هم نزدیکتریم اما شماها نمی بینید.
و هو معکم أینما کنتم والله بماتعملون بصیر. حدید.4 ترجمه: شماها هرجا که باشید، الله با شما است و نظاره گر آنچه که انجام می دهید، هست.

و اینک دلایلی از حدیث مصطفی (ص):

دلیل نخست:
عن ابن عمر رضی الله عنه أنه قال: رأی رسول لله صلی لله علیه وسلم نخامة فی قبلة المسجد و هو یصلی بین یدی الناس فحتها ثم قال حین إنصرف : إن أحدکم إذا کان فی الصلوة فإن الله قبل وجهه فلا یتخمن احد قبل وجهه فی الصلوة.
بخاری..ج..1..ص..104
مسلم..1..ص..207
ترجمه: حضرت ابن عمر رض روایت می کنند که: آنحضرت جلوتر از همه مردم (در صف اول) نماز میخواندند که روی دیوار قسمت قبله نخامة -بلغمی- مشاهده نمودند. آنرا صاف و تمیز کرده و پس از اینکه از نماز فارغ شدند، فرمودند: هنگامیکه که بنده نماز میخواند الله متعال رو به روی وی قرار دارد، لذا هنگام نماز خواندن به رو به رویتان بلغم پرت نکنید.
دلیل دوم:
عن أبی سعید الخدری رضی الله عنه یقول: بعث علی بن أبی طالب إلی رسول لله صلی لله علیه وسلم من الیمن بذهیبة فی أدیم مقروط لم تحصل من ترابها قال فقسمها بین أربعة نفر بین عتیبة بن بدر، وأقرع بن حابس، وزید الخیل والرابع إما علقمة وإماعامربن الطفیل .فقال :رجل من اصحابه کنا نحن احق بهذا من هؤلاء قال فبلغ ذلک النبی صلی لله علیه وسلم فقال : ألا تأمنونی وأنا أمین فی السماء یأتینی خبر السماء صباحا مساء.
بخاری .ج.2..ص..642
مسلم..ج..341
ترجمه: حضرت ابی سعید خدری روایت می کنند که حضرت علی رضی الله عنه از یمن برای رسول لله در یک بغچه چرمی مقداری طلاء نا خالص فرستادند آنحضرت صلی لله علیه وسلم آنها را بین چهار صحابی عیینه بن بدر، اقرع بن حابس، زید بن خیل، و درباره چهارمی شان راوی شک دارد علقمه یا عامر بن طفیل تقسیم نمود. که یکی از صحابه فرمودند: ما نسبت به آنها مستحق تر بودیم. وقتی که این حرف به گوش رسول گرامی صلی لله علیه وسلم رسید، فرمودند: آیا شما بر من اطمینان ندارید. در حالی که من امین ذاتی هستم که در آسمان وجود دارد وخبرش (قرآن) صبح و شام بر من فرود میاید؟.
در این حدیث برخلاف عقیده غیرمقلدین آنحضرت صلی لله عیله وسلم فرمودند: الله در آسمان اند. یعنی نفرمودند که بر عرش هستند.
دلیل سوم:
عن ابن عمر رضی الله عنه أن رسول لله صلی لله علیه وسلم کان إذا استوی علی بعیره خارجا سفر کبر ثلاثا قال:سبحان الذی سخرلنا هذا و ما کنا له مقرنین و إنا إلی ربنا لمنقلبون، اللهم نسئلک فی سفرنا هذا البر و التقوی ومن العمل ما ترضی، اللهم هون علینا سفرنا هذا و أطو عنا بعده، أللهم أنت الصاحب فی السفر و الخلیفة فی الاهل.
مسلم.ج..1..434
ترجمه: عبدلله ابن عمر رضی لله عنهما روایت می کنند که آنحضرت صلی لله علیه وسلم هنگامی که عازم سفر می شدند پای مبارک را بر سواری خویش می گذاشتند و سپس سه بار الله اکبر گفته و می فرمودند: پاک است ذاتی که این سواری را برایمان رام «آرام» کرده  وهمانا باز گشت مان بسوی پر وردگار مان است. بار الها ازتو دراین سفر نیکی،تقوا،وهرآنچه که سبب خوشنودی تو خواهد بود می طلبیم. بارالها این سفر را بر ما آسان گردان.وبعدش را برما نزدیک گردان. یا الله تو همراه ما در سفر و جانشین مان در اهل وخانواده مان هستی.

 

نتیجه:
از آیات و روایات فوق واضح و مشخص شد که الله متعال فقط بالای عرش نیستند بلکه این ثابث شد که الله هر جا موجود هستند. زیرا اگر معتقد باشیم که الله، فقط بر عرش قرار دارد چنانکه غیرمقلدین می گویند، قائل به ثبوت جسم برای الله متعال شده ایم در حالی که الله متعال از جسم پاک و مبرا است. چنانکه می فرمایند: لیس کمثله شئ. و نیزاین سئوال پیدا می شود که عرش الهی حادث است و خداوند قبل از آفرینش عرش کجا بوده اند؟
و همچنین هنگامی نظام کائنات حتی عرش خداوندی به کام نیستی فرو می رود، (کل من علیها فان ویبقی وجه ربک ذوالجلال و الکرام،) آنگاه خداوند کجاست؟

منبع: وبلاگ راه حقیقت 2 (ویژه پاسخ به اشکالات غیرمقلدین)

توجه: از نظر ویراستاری متن بالا اندکی تغییر یافته است.



صفحات ویژه

[ صفحات: ویژه ]
صفحات دیگر

کد آهنگ

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به اسلام آنلاین است. ||اسلا م آنلاین ...